بر گزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
ترفند های جنگی در شاهنامه فردوسی - بخش ۱۲ - کمین ساختن در جنگ
***کمین، شگرد (تاکتیک) ِ جنگی شاه هاماوران ست. ایرانیان ترفند کمین را بر نمی تابند و زشت میدانند و از سر ِ نامردی و زبونی.(( نه مردی بود چاره جستن به جنگ ))
ایرانیان نبرد رخ به رخ و چشم در چشم حریف را مردانه تر می دانند و دوست تر می دارند.
***
نامه ی رستم به شاه هاماوران:
یکی نامه بنوشت با گیر و دار/پر از گرز و شمشیر و پرکارزار-
که بر شاه ایران کمین ساختی/بپیوستن اندر بد انداختی-
نه مردی بود چاره جستن به جنگ/نرفتن به رسم دلاور پلنگ-
که در جنگ هرگز نسازد کمین/اگر چند باشد دلش پر ز کین-
اگر شاه کاووس یابد رها/تو رستی ز چنگ و دم اژدها-
وگرنه بیارای جنگ مرا/به گردن بپیمای هنگ مرا-
فرستاده شد نزد هاماوران/بدادش پیام یکایک سران-
چو پیغام بشنید و نامه بخواند/ز کردار خود در شگفتی بماند-
چنین داد پاسخ که کاووس کی/به هامون دگر نسپرد نیز پی-
تو هرگه که آیی به بربرستان/نبینی مگر تیغ و گرز گران-
همین بند و زندانت آراستست/اگر رایت این آرزو خواستست-