برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
راز و فلسفه ی "تازه سیب" در شاهنامه فردوسی - بخش 02
***
فردوسی شغاد را بسان تازه سیب در دستان مهراب کابلی می داند:
سپهدار کابل بدو بنگرید/همی تاج و تخت کیان را سزید-
به گیتی به دیدار او بود شاد/بدو داد دختر ز بهر نژاد-
ز گنج بزرگ آنچ بد در خورش/فرستاد با نامور دخترش-
همی داشتش چون یکی تازه سیب/کز اختر نبودی بروبر نهیب-