برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

ترسیم مرگ، به روایت حکیم فردوسی طوسی - بخش ششم

برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
ترسیم مرگ، به روایت حکیم فردوسی طوسی - بخش ششم
***
 در زندگی، چهره ای کریه و منحوس تر از مرگ وجود ندارد و شاهنامه به زیبا ترین و شیوا ترین شکل، این واقعیت نا گریز و نا گزیر، که خود بخشی از زندگی ست را به تصویر می کشد.
***
واقعیت ِ مرگ، در شاهنامه به زیبا ترین و شیوا ترین شکل به تصویر کشیده شده.
***

گشتاسب: نگر تا چه گویم یکی بشنوید/به دین خدای جهان بگروید-
نگر تا نترسید از مرگ و چیز/که کس بی‌زمانه نمردست نیز-
کرا کشت خواهد همی روزگار/چه نیکوتر از مرگ در کارزار-
*
نباید نهادن دل اندر فریب/که پیش فراز اندر آید نشیب –
کجا آنک بر سود تاجش به ابر/کجا ْنک بودی شکارش هژبر –
نهالی همه خاک دارند و خشت/خنک آنک جز تخم نیکی نکشت 
*
نزاید جز از مرگ را جانور/سرای سپنج ست و ما بر گذر –
اگر تاج ساییم و گر خود و ترگ/رهایی نیابیم از چنگ مرگ –
چه قیصر چه خاقان چو آید زمان/به خاک اندر آید سرش بی گمان - 
*
همه بسترد مرگ دیوانها/به پای آورد کاخ و ایوانها –
ز شاه و ز درویش هر کو بمرد/ابا خویشتن نام نیکی ببرد –
ز گیتی ستایش به ما بر بس است/که گنج درم بهر دیگر کس  ست - 
*
همه مرگ راییم تا زنده ایم/به بیچارگی در سر افکنده ایم –
نه هر کس که شد پادشاهی ببرد/برفت و بزرگی کسی را سپرد –
بپرهیز و خون بزرگان مریز/که نفرین بود بر تو تا رستخیز - 
*
یکی را همه زفتی و ابلهیست/یکی با خردمندی و فرهیست –
برین و بران روز هم بگذرد/خنک آنک گیتی به بد نسپرد –
*
اگر تاج جوید جهانجوی مرد / و گر خاک گردد بروز نبرد -
بناکام می رفت باید ز دهر / چه زو بهر تریاک یابی چه زهر -
ندانم سرانجام و فرجام چیست / برین رفتن اکنون بباید گریست - 
*
اگر مرگ باشد مرا بی گمان / به آوردگه به که آید زمان -
بدست سواری که دارد هنر / سپهبد سر و گرد و پرخاشخر -
*
کجا آن گزیده نیاکان ما/کجا آن دلیران و پاکان ما –
همه خاک دارند بالین و خشت/خنک آنک جز تخم نیکی نکشت –

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد