برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
(128) - مترادف ِ اصطلاح ِ "چشم دیدار کسی را نداشتن" در شاهنامه ی فردوسی.
***
ردّ ِ پای ریشه ی اصطلاحاتِ عامیانه در شاهنامه.
***
چشم دیدار کسی را نداشتن:
هر آن کس که بُد مِهتری با گهر / همه پیش رفتند، پُر خاک سر -
که بیزار گشتیم از افراسیاب / نخواهیم دیدارِ او را، به خواب -
مهراب کابل:
ازایدر چو دستان بشد سوگوار/ز بهر ستودان سام سوار-
دلم شادمان شد به تیمار اوی/برآنم که هرگز نبینمش روی-